انتفاضلغتنامه دهخداانتفاض . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) افشانده شدن جامه و درخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تکان دادن جامه تا غبارش بریزد و تکان دادن درخت تا آنچه براوست بریزد. (از اقرب الموارد). افشانده شدن . (مصادر زوزنی ). || تازه و سبز گردیدن برگ رز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آن
انتفادلغتنامه دهخداانتفاد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) نیست گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نابود ساختن . (از اقرب الموارد). تمامه ٔ چیزی را گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).بتمام چیزی را گرفتن . (ناظم الاطباء). استیفاء حق . (از اقرب الموارد). || شیر دوشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم ا
انتفاضةدیکشنری عربی به فارسیحرکت تند و ناگهاني (بدن) , جست وخيرز , چين دار کردن حاشيه لباس , پرت کردن , تقلا کردن , جولا ن , شورش , طغيان , قيام , برخاست , بلوا , برخيزش
انتفاضهفرهنگ فارسی معین(اِ تِ ض ِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - تکان دادن ، لرزیدن . 2 - نام نهضت انقلابی مردم فلسطین .
انتفاضهواژهنامه آزاد(اِ تِ ض ِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - تکان دادن ، لرزیدن . 2 - نام نهضت انقلابی مردم فلسطین .
منتفضلغتنامه دهخدامنتفض . [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ) جامه و درخت افشانده شده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). جامه و درخت تکانده شده . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || برگ رز سبز و تازه . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || نره ٔ پاک از باقیمانده ٔ بول . (آنندراج ). رجوع به ان
انتفاضةدیکشنری عربی به فارسیحرکت تند و ناگهاني (بدن) , جست وخيرز , چين دار کردن حاشيه لباس , پرت کردن , تقلا کردن , جولا ن , شورش , طغيان , قيام , برخاست , بلوا , برخيزش
انتفاضهفرهنگ فارسی معین(اِ تِ ض ِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - تکان دادن ، لرزیدن . 2 - نام نهضت انقلابی مردم فلسطین .
انتفاضهواژهنامه آزاد(اِ تِ ض ِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - تکان دادن ، لرزیدن . 2 - نام نهضت انقلابی مردم فلسطین .