باستانشناسی انتقادیcritical archaeologyواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی نظری به باستانشناسی مبتنی بر این فرض که باستانشناسان تأثیری عملی بر جامعۀ خود دارند
زبانشناسی انتقادیcritical linguisticsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از زبانشناسی که هدف آن دستیابی به جنبههای ارزشی و اعتقادی و کشف روابط قدرت نهفته در متن است
باستانشناسی انتقادیcritical archaeologyواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی نظری به باستانشناسی مبتنی بر این فرض که باستانشناسان تأثیری عملی بر جامعۀ خود دارند
زبانشناسی انتقادیcritical linguisticsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از زبانشناسی که هدف آن دستیابی به جنبههای ارزشی و اعتقادی و کشف روابط قدرت نهفته در متن است
باستانشناسی انتقادیcritical archaeologyواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی نظری به باستانشناسی مبتنی بر این فرض که باستانشناسان تأثیری عملی بر جامعۀ خود دارند
زبانشناسی انتقادیcritical linguisticsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از زبانشناسی که هدف آن دستیابی به جنبههای ارزشی و اعتقادی و کشف روابط قدرت نهفته در متن است