اندازیدنلغتنامه دهخدااندازیدن . [ اَ دَ ] (مص ) اندازه گرفتن و تعیین مسافت و حجم کردن . || ساختن . || انداختن . (ناظم الاطباء).
اندوزیدنلغتنامه دهخدااندوزیدن . [ اَ دَ ] (مص ) اندوخته کردن . حاصل کردن . فراهم آوردن . (ناظم الاطباء). اندوختن . (فرهنگ فارسی معین ). جمع کردن وحاصل کردن . (آنندراج ). || قرض واپس دادن . || دور کردن و فرستادن . (ناظم الاطباء).
براندازیدنلغتنامه دهخدابراندازیدن . [ ب َ اَ دَ ] (مص مرکب ) ورانداز کردن : برانداز صد بار و یک بار بر.