اندامگانorganismواژههای مصوب فرهنگستان1. مجموعۀ اندامهای تشکیلدهندۀ موجود زنده 2. موجود زنده اعم از گیاه و جانور و میکرب
اندامانلغتنامه دهخدااندامان . [ ] (اِخ ) بعد از جزایر لنجبالوس دو جزیره است بنام اندامان . مردم آنها آدمی را زنده زنده خورند. (از اخبارالصین و الهند ص 5 بنقل یادداشت مؤلف ). جزایر اندامان و نیکوبار ایالتی است از هند بوسعت 8325
اندامگان اسیدمقاومacid-fast organismواژههای مصوب فرهنگستاناندامگانی که پس از جذب رنگ در پی رنگآمیزی اسیدپای، با اسیدهای معدنی یا مخلوط اسیدالکل رنگبری نمیشود
اندامگان تراژنهgenetically modified organism, living modified organism, genetically engineered organismواژههای مصوب فرهنگستانگیاه یا جانوری که یک ژن خارجی از گونهای دیگر بهروش آزمایشگاهی در ژنگان آن وارد شده باشد اختـ . تراژنه GMO
اندامگان روبندهscouring organismواژههای مصوب فرهنگستاناندامگانی مانند کرم و کرمینۀ حشرات و دیگر بیمهرگان که لایۀ تودهباکتریایی (zoogloedal) سطح بستر صافی زیستی را با خوردن یا کندن از بین ببرد
اندامگان ناتراژنهnon-genetically modified organismواژههای مصوب فرهنگستاناندامگانی که تراژنه نیست اختـ . ناتراژنه non-GMO
اندامگان اسیدمقاومacid-fast organismواژههای مصوب فرهنگستاناندامگانی که پس از جذب رنگ در پی رنگآمیزی اسیدپای، با اسیدهای معدنی یا مخلوط اسیدالکل رنگبری نمیشود
اندامگان تراژنهgenetically modified organism, living modified organism, genetically engineered organismواژههای مصوب فرهنگستانگیاه یا جانوری که یک ژن خارجی از گونهای دیگر بهروش آزمایشگاهی در ژنگان آن وارد شده باشد اختـ . تراژنه GMO
اندامگان رایانهایcyborg, CYBernetic ORGanismواژههای مصوب فرهنگستانموجودی که بخشی از آن انسان و بخش دیگرش ماشین است
اندامگان روبندهscouring organismواژههای مصوب فرهنگستاناندامگانی مانند کرم و کرمینۀ حشرات و دیگر بیمهرگان که لایۀ تودهباکتریایی (zoogloedal) سطح بستر صافی زیستی را با خوردن یا کندن از بین ببرد
شکارگری،شکار2predationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برهمکنش بین اندامگانها که در آن یک اندامگان (شکارگر) غذای خود را با خوردن اندامگان دیگر (طعمه) به دست میآورد
عوامل زیستیbiotic factorsواژههای مصوب فرهنگستانتأثیرات ناشی از حضور و فعالیتهای برخی اندامگانها بر محیطزیست دیگر اندامگانها
رفتار بیزارانهaversive behaviorواژههای مصوب فرهنگستاناعمالی که یک اندامگان را از شیء یا اندامگان دیگر که خطرناک و زیانآور به نظر میرسد دور میکند
اندامگان اسیدمقاومacid-fast organismواژههای مصوب فرهنگستاناندامگانی که پس از جذب رنگ در پی رنگآمیزی اسیدپای، با اسیدهای معدنی یا مخلوط اسیدالکل رنگبری نمیشود
اندامگان تراژنهgenetically modified organism, living modified organism, genetically engineered organismواژههای مصوب فرهنگستانگیاه یا جانوری که یک ژن خارجی از گونهای دیگر بهروش آزمایشگاهی در ژنگان آن وارد شده باشد اختـ . تراژنه GMO
اندامگان رایانهایcyborg, CYBernetic ORGanismواژههای مصوب فرهنگستانموجودی که بخشی از آن انسان و بخش دیگرش ماشین است
اندامگان روبندهscouring organismواژههای مصوب فرهنگستاناندامگانی مانند کرم و کرمینۀ حشرات و دیگر بیمهرگان که لایۀ تودهباکتریایی (zoogloedal) سطح بستر صافی زیستی را با خوردن یا کندن از بین ببرد
اندامگان ناتراژنهnon-genetically modified organismواژههای مصوب فرهنگستاناندامگانی که تراژنه نیست اختـ . ناتراژنه non-GMO
ریزاندامگانmicroorganismواژههای مصوب فرهنگستاناندامگانی ریز از زمرۀ پیشزیان، باکتریها، مخمرها، ویروسها و جلبکهای تکیاختهای