انساندوستphilanthropist,philanthrope,humanitarianist, humanitarian 1واژههای مصوب فرهنگستانکسی که قائل به اصول انساندوستی است
انساندوستیphilanthropy,philanthropism,humanitarianismواژههای مصوب فرهنگستانگرایشی فلسفی و اجتماعی مبتنی بر دوست داشتن همنوع و قائل شدن به دگردوستی و بهبود موقعیت انسانها در جوامع مختلف
بشردوستلغتنامه دهخدابشردوست . [ ب َ ش َ ] (ص مرکب ) دوستدار بشر. حامی بشر. دوستار مردم . انسان دوست .
سادلهلغتنامه دهخداسادله . [ دُ ل ِ ] (اِخ ) ژاک . کشیش و انسان دوست ایتالیائی متولد مُدِن (1758 - 1838).
باتقوافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب تقی، مؤمن، باایمان، پرهیزگار، متدین، مذهبی، دیندار، مخلص، مطیع، احترامگذار، معتقد، راشد، عابد عامل، مسجدی، مذهبی، فرقهای شخص مذهبی، مجاهد، شخص فرقهگرا، امرکننده به معروف، واعظ، خیّر، انساندوست جنگجوی صلیبی، قدیس
انساندوستانهhumanitarian 2, philanthropicواژههای مصوب فرهنگستانمربوط به انساندوستی متـ . انسانی humane
انساندوستیphilanthropy,philanthropism,humanitarianismواژههای مصوب فرهنگستانگرایشی فلسفی و اجتماعی مبتنی بر دوست داشتن همنوع و قائل شدن به دگردوستی و بهبود موقعیت انسانها در جوامع مختلف