انسراقلغتنامه دهخداانسراق . [ اِ س ِ ] (ع مص ) سست شدن بندهای کسی ، یقال انسرقت مفاصله . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ضعیف شدن مفاصل . (از اقرب الموارد). انسراق مفاصل ؛ سست و ضعیف شدن بندهای تن . (یادداشت مؤلف ).
انشراقلغتنامه دهخداانشراق . [ اِ ش ِ ] (اِخ ) کوهی است در ارمنستان و اکنون هم به همین نام خوانده می شود. (فرهنگ فارسی معین ، اعلام ) : در آن محراب کو رکن عراق است کمربند ستون انشراق است .نظامی .
انشراقلغتنامه دهخداانشراق . [ اِ ش ِ ] (ع مص ) کفته شدن و شکافته شدن کمان و جز آن . شکافته شدن کمان و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). شکافته شدن کمان . (از اقرب الموارد).