لغتنامه دهخدا
انفست . [ اَ ف َ ] (اِ) تنیده ٔ عنکبوت . (لغت فرس اسدی ) (انجمن آرا). پرده و تنیده ٔ عنکبوت . (برهان قاطع) (هفت قلزم ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کرتینه . (ناظم الاطباء). تفنه . نسج عنکبوت . (یادداشت مؤلف ) : عنکبوت بلاش بر دل من گرد بر گرد بر