انفساقلغتنامه دهخداانفساق .[ اِ ف ِ ] (ع مص ) بیرون آمدن رطب از پوست . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ): انفسقت الرطبة عن قشرها؛ بیرون آمد رطب از پوست آن . (از اقرب الموارد).
انفشاغلغتنامه دهخداانفشاغ . [ اِ ف ِ ] (ع مص ) آشکار گردیدن و افزون شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
منفسقلغتنامه دهخدامنفسق . [ م ُ ف َ س ِ ] (ع ص ) رطب از پوست برآمده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به انفساق شود.