لغتنامه دهخدا
اناب . [ اَ ] (ع اِ) مشک . (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نوعی از عطر. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). نوعی از بوی خوش . (منتهی الارب ). مشک و گویند عطریست شبیه بدان و از آنست :تعل ّ بالعنبر و الاناب کرماً تدلّی من ذری الاعناب .<