انواحلغتنامه دهخداانواح . [ اَن ْ ](ع اِ) ج ِ نائحة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). به معنی زن نوحه کننده . (آنندراج ). رجوع به نائحة شود. || ج ِ نائح . (ناظم الاطباء). رجوع به نائح شود.
انواعلغتنامه دهخداانواع . [ اَن ْ ] (ع اِ) ج ِ نوع . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(دهار) (المنجد). گونه ها و جنسها و نوعها و جنس های گوناگون و اقسام . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : فی الجمله به انواع عقوبت گرفتار بودم . (گلستان ).هم ز انوا
برگکشَویchipping propertyواژههای مصوب فرهنگستانخاصیتی کاربردی که در انواع سیبزمینی متفاوت است و در تعیین قابلیت آنها برای تولید برگک نقش دارد
بطاطةدیکشنری عربی به فارسیسيب زميني , انواع سيب زميني , کج بيل , چاقوي کوتاه , بيلچه مخصوص کندن علف هرزه , بابيل کندن (منهدم کردن)
انواعلغتنامه دهخداانواع . [ اَن ْ ] (ع اِ) ج ِ نوع . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(دهار) (المنجد). گونه ها و جنسها و نوعها و جنس های گوناگون و اقسام . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : فی الجمله به انواع عقوبت گرفتار بودم . (گلستان ).هم ز انوا
انواعلغتنامه دهخداانواع . [ اَن ْ ] (ع اِ) ج ِ نوع . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(دهار) (المنجد). گونه ها و جنسها و نوعها و جنس های گوناگون و اقسام . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : فی الجمله به انواع عقوبت گرفتار بودم . (گلستان ).هم ز انوا