مادۀ تبادل آنیونیanion-exchange materialواژههای مصوب فرهنگستانمادهای با قابلیت تبادل برگشتپذیر آنیون
الکاوندAl-Anonواژههای مصوب فرهنگستانانجمنی برای اجرای برنامۀ دوازدهقدمی متشکل از افرادی که در ارتباط مستمر با یک فرد الکلی بودهاند * واژۀ الکاوند از ادغام دو واژۀ الکل و خویشاوند، به قیاس با صورت لاتین آن، ساخته شده است
معتاوندNar-Anonواژههای مصوب فرهنگستانانجمنی برای اجرای برنامۀ دوازدهقدمی متشکل از افرادی که در ارتباط مستمر با یک فرد معتاد بودهاند * واژۀ معتاوند از ادغام دو واژۀ معتاد و خویشاوند، به قیاس با صورت لاتین آن، ساخته شده است
انگنهلغتنامه دهخداانگنه . [ اَ گ َ ن ِ ] (اِخ ) دهی از بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه است که 551 تن سکنه دارد. آب آن از نازلوچای و چشمه و محصول آنجا غلات ، توتون ، چغندر و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
انگنارلغتنامه دهخداانگنار. [ اَ گ َ ] (اِ) کنگر فرنگی . (فرهنگ فارسی معین ). انجنار. حرتشی . (یادداشت مؤلف ) . رجوع به کنگر شود.
انگنهلغتنامه دهخداانگنه . [ اَ گ َ ن ِ ] (اِخ ) دهی از بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه است که 551 تن سکنه دارد. آب آن از نازلوچای و چشمه و محصول آنجا غلات ، توتون ، چغندر و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
انگنارلغتنامه دهخداانگنار. [ اَ گ َ ] (اِ) کنگر فرنگی . (فرهنگ فارسی معین ). انجنار. حرتشی . (یادداشت مؤلف ) . رجوع به کنگر شود.
لانگنلغتنامه دهخدالانگن . [ گ ُ ] (اِخ ) نام کرسی از ولایت (ژیرنْد) در فرانسه ، بساحل گارُن . دارای راه آهن و 4661 تن سکنه است .
ارلانگنلغتنامه دهخداارلانگن . [ اِ گ ِ ] (اِخ ) اِرلانْغِن . شهری است در 15هزارگزی شمال نورمبرگ در میانه ٔ باویِر (فرانکُنی )، واقع در ساحل رِگنیتز، دارای 30000 سکنه . این شهر بدو بخش بنام ارلانگن قدیم و ارلانگن جدید تقسیم میشود