اهةلغتنامه دهخدااهة. [اَ هَ هََ ] (ع اِ) اندوه و ناله . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و در دعای بر انسان گویند: اهة لک . (از ناظم الاطباء). || (مص ) ناله کردن . آه گفتن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). آه کشیدن از اندوه . (مؤید). اِهَّة. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
رمزگذاری احرازاصالتشدهauthenticated encryption, AEواژههای مصوب فرهنگستانراهکاری جدید برای تأمین همزمان محرمانگی و احراز اصالت که در مقایسه با راهکار قدیم، که حاصل ترکیب مستقیم روشهای رمزگذاری و احراز اصالت بود، سرعت و کارایی بیشتری دارد متـ . رمزگذاری اصالتسنجیشده
الکتروکوچ تمایلیaffinity electrophoresis, AE2واژههای مصوب فرهنگستانروشی برای مطالعۀ برهمکنش پروتئینها با ترکیباتی با وزن مولکولی کم یا زیاد
گنجایش معادل سواریautomobile equivalent unit, AEUواژههای مصوب فرهنگستانمیزان گنجایش خودروبَر برای حمل وسایل نقلیه که با توجه به مساحت اشغالشده با خودروها در مقایسه با یک خودروِ استاندارد یا سواری محاسبه میشود
آزمون گسیل صوتیacoustic emission testing, AE 1واژههای مصوب فرهنگستانآزمونی غیرمخرب برای تعیین انسجام ساختاری فلز براساس تحلیل امواج کشسان بازتابی از فلز تحت تنش
رفاهةلغتنامه دهخدارفاهة. [ رَ هََ ] (ع مص ) فراخ و آسان شدن زندگی . (از المنجد). || (اِمص ) فراخی عیش . || ارزانی . (منتهی الارب ). رفاهت . رفاهیت . رَفَهنیَة. رجوع به کلمه های مذکور شود. فراخ زندگی و آسان گردیدن . (ناظم الاطباء). فراخ عیش شدن . (از آنندراج ) (غیاث اللغات ).
سالیاهةلغتنامه دهخداسالیاهة. [ هََ ] (اِخ ) قریه ای است از کشمیر. رجوع به کتاب الجماهر بیرونی ص 87 شود.
سفاهةلغتنامه دهخداسفاهة. [ س َ هََ ] (ع مص ) نادان و تنگ خرد شدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به سفاهت شود.
ماهةلغتنامه دهخداماهة. [ هََ ] (ع مص ) آب برآمدن از چاه و بسیار آب گردیدن . مَوه ْ . مَیه ْ . مَیهَة. (از منتهی الارب ). بسیارآب گردیدن چاه . (از اقرب الموارد). || آب درآمدن در سفینه . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (ص ) رکیة ماهة؛ چاه بسیارآب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الم
لاهةلغتنامه دهخدالاهة. [ هََ ] (ع اِ) مار. قیل اللات للصنم فمنها سمی بها ثم حذفت الهاء. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).