اهتضابلغتنامه دهخدااهتضاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) به سخن درآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
اعتذابلغتنامه دهخدااعتذاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) فروگذاشتن دو شمله پس دستار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آویزان کردن کرانه های عمامه به پشت کتفها. (از اقرب الموارد).
مهتضبلغتنامه دهخدامهتضب . [ م ُ ت َ ض ِ ] (ع ص ) در سخن آینده . (آنندراج ). پرگو و پرحرف . (ناظم الاطباء). و رجوع به اهتضاب شود.