لغتنامه دهخدا
اهلبوب . [ اَ ل َ ] (اِ) بلغت زند و پازند بهشتی را گویند که در مقابل دوزخی است . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). بهشت موعود. (فرهنگ ضیاء). بهشت و آسمان . (ناظم الاطباء). هزوارش اهلنوب ، اهلوب و صور دیگر. پهلوی : اَشَوَک به معنی پاک و مقدس پس اهلبوب تصحیفی است از اهلنوب و معن