اوأبةلغتنامه دهخدااوأبة. [ اَ اءَ ب َ ] (ع مص ) کردن کاری را با کسی که شرم دارد یا خشمناک گردانیدن یا برگردانیدن کسی را از حاجت وی به رسوایی . (منتهی الارب ).
حوأبةلغتنامه دهخداحوأبة. [ ح َ ءَ ب َ ] (ع اِ) دلو بزرگ . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || شیردوشه ٔ کلان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شیردوش کلان . (ناظم الاطباء).
تبادلگر گرمای هوابههواair-to-air heat exchangerواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای در سامانة خنکساز هواگرد که هوای داغ را پیش از ورود به اتاقک با استفاده از هوای بیرون خنک میکند
اوابیلغتنامه دهخدااوابی . [ اَ وْ وا ] (حامص ) نیک توبه کردن . توبه ٔ نیکو و پشیمانی از گناه : به در بی نیاز نتوان رفت جز بمستغفری و اوابی .سعدی .