عویرضاتلغتنامه دهخداعویرضات . [ ع ُ وَ رِ ] (اِخ ) جایگاهی است در شعر عامربن طفیل . (از معجم البلدان ).
هوردادفرهنگ نامها(تلفظ: hur dād) (هور = خور = خورشید + داد = داده) دادهی خورشید ؛ (به مجاز) تابنده و پر حرارت .
عوارضاتلغتنامه دهخداعوارضات . [ ع َ رِ ] (ع اِ) ج ِ عوارض است بصورت غیرفصیح . (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به عوارض شود.