اورستلغتنامه دهخدااورست . [ اِ وِ رِ ] (اِخ ) سر جورج ... (1790- 1866م .) نقشه بردار بریتانیایی اهل ویلز بود و در کارهای نقشه برداری هند خدمت کرد (1806 - 1843
اورستلغتنامه دهخدااورست . [ اِ وِ رِ ] (اِخ ) قله ای به ارتفاع 8882 متر بر مرز تبت و نپال در هیمالایا. کوششهای بسیاری برای صعود بقله ٔ اورست بعمل آمده و اشخاصی جان خود را بر سر این کار گذاشته اند. در 1951 ا.ا.شیپتن راهی از جنو
هورشیدلغتنامه دهخداهورشید. (اِ مرکب ) آفتاب . خورشید. هور به معنی آفتاب و شید نور است . (از انجمن آرا).
اورستدلغتنامه دهخدااورستد. [ اُ ت ِ ] (اِخ ) هانس کریستیان . (1777 - 1851م .) فیزیکدان و شیمی دان دانمارکی . وی کشف کرد (1819) که هرگاه سیمی حامل جریان برق بموازات یک عقربه ٔ مغناطیسی قرار گیرد
اورستدلغتنامه دهخدااورستد. [ اُ ت ِ ] (اِخ ) هانس کریستیان . (1777 - 1851م .) فیزیکدان و شیمی دان دانمارکی . وی کشف کرد (1819) که هرگاه سیمی حامل جریان برق بموازات یک عقربه ٔ مغناطیسی قرار گیرد