25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
ساقط کردن
چاره برانداختن
رای انداختن
فروشاندن
بنیاد
هتک کردن
بیشتر بدانید
spirantism
خشک طینت
پیشانی را پر آژنگ کردن
lapsus
کپل
شمراک
جستوجوی دقیق
اورندن
لغتنامه دهخدا
اورندن . [ اَ رَ دَ ] (مص ) برانداختن . (ناظم الاطباء). افکندن . (آنندراج ).