اووکلغتنامه دهخدااووک . [ اُ وَ ] (اِ) صمغی است که آنرا بعربی صمغالدامیثا گویند و از حدود شبانکاره ٔ شیراز آورند. (برهان ) (ناظم الاطباء) (هفت قلزم ) (آنندراج ).
هوگویکلغتنامه دهخداهوگویک . [ ی َ ] (اِ مرکب ) مرغ شب آویز را گویند که مرغ حقگوی است . (از آنندراج ).
اعواقلغتنامه دهخدااعواق . [ اَع ْ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَوق و عُوق ، مرد بی خیر و آنکه از خیر بازدارد مردم را و جز آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
اعواقلغتنامه دهخدااعواق . [ اِع ْ ] (ع مص ) سپری شدن . (ناظم الاطباء): اعوق بی الدابة او الزاد اعاقة؛ سپری شد. (منتهی الارب ). از سفر بازماندن : اعوق بی الدابة او الزاد اعواقاً؛ قطع؛ ای عجزت عن السفر. (از اقرب الموارد).
کاووکلغتنامه دهخداکاووک . (اِ) بمعنی اول کاورک است که آشیانه ٔ مرغان باشد. (برهان ). رجوع به کاورک شود.