لغتنامه دهخدا
اهوار. [ اَهَْ ] (ص ) حیران و واله و شیفته . (برهان ) (هفت قلزم ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). حیران و شیفته . (انجمن آرا). واله و حیران . (شعوری ) : در راه خدا مگو که رهوار بماندبگذشت و ازو بس در شهوار بماندحق جو حق دید خلق حیران ماندند<b