گرفتن، ستدن.
آسائیدن . [ دَ ] (مص ) رجوع به آساییدن شود.
آساییدن . [ دَ ] (مص ) آرام یافتن . بازایستادن از کار.
(دَ) (مص ل .) آسودن .
دام گذاشتن، فریفتن