افرازلغتنامه دهخداافراز. [ اَ ] (اِ) بلندی . (برهان ) (شرفنامه ٔ منیری ). بمعنی بالا باشد. (فرهنگ اسدی ). بلندی . (آنندراج ) (هفت قلزم ). بلندی و قله . (ناظم الاطباء). بمعنی بالا و فراز مقابل نشیب . (از شعوری ) : از افراز چون کژ بگردد سپهرنه تندی بکار آید از این
افرازلغتنامه دهخداافراز. [ اِ ] (ع مص ) جدا کردن چیزی . (آنندراج ). جدا کردن و تمیز دادن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || دست دادن شکار به انداختن . || قادر گردانیدن جهت نزدیکی وی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).- افراز کردن ؛ تقسیم کردن ملک مش
افراشلغتنامه دهخداافراش . [ اِ ] (ع مص ) بازایستادن از چیزی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). بازایستادن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). || سخن بد گفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || غیبت کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). غیبت کسی کردن . (آنندراج ). || شتر خردسال دادن . |
افرازفرهنگ فارسی عمید۱. = افراشتن۲. افراخته (در ترکیب با کلمۀ دیگر): سرافراز، گردنافراز.۳. (اسم) [مقابلِ نشیب] [قدیمی] فراز؛ بالا.
اِفراز بازهpartition of an intervalواژههای مصوب فرهنگستاندر مورد یک بازۀ بسته مفروض، گردایهای (collection) متناهی از زیربازههای بستۀ بازۀ مفروض که تنها در نقاط انتهایی خود با هم اشتراک دارند و اجتماعشان بازۀ مفروض است
اِفراز عددpartition of a numberواژههای مصوب فرهنگستاندر مورد یک عدد صحیح مفروض، گردایهای (collection) از عددهای صحیح مثبت که مجموعشان برابر با آن عدد است
اِفراز لغزشslip partitioningواژههای مصوب فرهنگستانشکلگیری گسلهای شیبلغز و امتدادلغز به موازات هم در ناحیهای با همگرایی مایل متـ . اِفراز کُرنش strain partitioning
اِفراز مجموعهpartition of a setواژههای مصوب فرهنگستاندر مورد یک مجموعۀ مفروض، گردایهای (collection) از مجموعههای مجزا که اجتماعشان برابر مجموعۀ مفروض است
تظریف افرازrefinement of a partitionواژههای مصوب فرهنگستانافزودن تعدادی نقطه به یک افراز مفروض یا افراز حاصل از این عمل
اِفراز بازهpartition of an intervalواژههای مصوب فرهنگستاندر مورد یک بازۀ بسته مفروض، گردایهای (collection) متناهی از زیربازههای بستۀ بازۀ مفروض که تنها در نقاط انتهایی خود با هم اشتراک دارند و اجتماعشان بازۀ مفروض است
اِفراز عددpartition of a numberواژههای مصوب فرهنگستاندر مورد یک عدد صحیح مفروض، گردایهای (collection) از عددهای صحیح مثبت که مجموعشان برابر با آن عدد است
اِفراز لغزشslip partitioningواژههای مصوب فرهنگستانشکلگیری گسلهای شیبلغز و امتدادلغز به موازات هم در ناحیهای با همگرایی مایل متـ . اِفراز کُرنش strain partitioning
اِفراز مجموعهpartition of a setواژههای مصوب فرهنگستاندر مورد یک مجموعۀ مفروض، گردایهای (collection) از مجموعههای مجزا که اجتماعشان برابر مجموعۀ مفروض است