خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکساء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اکساء
لغتنامه دهخدا
اکساء. [ اِ ] (ع مص ) پشت دادن . || سپس رفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || جامه پوشانیدن . (از اقرب الموارد).
-
اکساء
لغتنامه دهخدا
اکساء.[ اَ ] (ع اِ) ج ِ کُس ْءْ. رجوع به کس ء شود. || ج ِ کُسوء. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به کسوء شود. || رکب اکسأه ؛ بر گردن افتاد. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || ج ِ کُسَی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ کُس...
-
جستوجو در متن
-
کسوء
لغتنامه دهخدا
کسوء. [ ک ُ ] (ع اِ) کسوء الشی ٔ، دنباله ٔ آن چیز. ج ، اکساء. (ناظم الاطباء) (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به کسی شود.
-
کس ء
لغتنامه دهخدا
کس ء. [ ک َس ْءْ ] (ع اِ) پاره ای از شب . ج ، کُسوء. (ناظم الاطباء). کس ء من اللیل ؛ای قطعة منه . (اقرب الموارد). || کس ء کل شی ٔ و کسؤه ؛ مؤخره . ج ، اکساء. (اقرب الموارد). قدمنا فی اکساء رمضان ؛ ای فی اواخره . (اقرب الموارد).
-
کس ء
لغتنامه دهخدا
کس ء. [ ک ُس ْءْ ] (ع اِ) دنباله ٔ چیزی . ج ، اَکساء. || رکب کسأه ؛ برگردن آن افتاد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
پوشاک
لغتنامه دهخدا
پوشاک .(اِ) پوشیدنی . پوشش . جامه . ثوب . لباس . ملبس . لِبس . لبوس . جامگی . کسوة. ملبوس . کساء ، مقابل خوراک . مرکب از پوش مخفف پوشش و آک لفظ مفید معنی نسبت . (از غیاث ): اِکساء؛ پوشاک دادن .
-
کسی
لغتنامه دهخدا
کسی . [ ک ُس ْی ْ ] (ع اِ) مؤخره و پایین هرچیزی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) . || مؤخر سرین . ج ، اکساء. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).- رکب کسیه ؛ رکب اکسأه ، بر گردن او افتاد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) .
-
پشت دادن
لغتنامه دهخدا
پشت دادن . [ پ ُ دَ ] (مص مرکب ) یا پشت بدادن ؛ اتکاء. تکیه کردن . استناد کردن . || روگردانیدن . روی برگردانیدن . روگردان شدن . (برهان قاطع). اکساء؛ پشت دادن . کصم کصوماً؛ پشت دادن و برگردیدن بجائی که آمده بود. ادبار؛ پشت دادن و سپس رفتن . دَبر؛ پشت ...