ایحاجلغتنامه دهخداایحاج . (ع مص ) (از «وح ج ») مضطر کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
احازلغتنامه دهخدااحاز. [ ] (اِخ )(مالک ) پسر یوثام پادشاه یازدهمین یهودا بود که در 20 سالگی و یا 25 سالگی بتخت جلوس و از سال 741 تا 725 ق . م . سلطنت کرد و د
آحازلغتنامه دهخداآحاز. (اِخ ) نام یازدهمین پادشاه یهود، پسر یوثام و پدر حزقیا. و این کلمه را آخار هم نوشته اند.
احیاجلغتنامه دهخدااحیاج . [ اِح ْ ] (ع مص ) درخت حاج رویانیدن زمین . اشترغاز رویانیدن . حشیشةالجمال رویانیدن .