لغتنامه دهخدا
ایداء. (ع مص ) (از «ادی ») یاری دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (المصادر زوزنی ). || قوت گرفتن مرد بسلاح و قوت دادن : ادی الرجل . لازم و متعدی . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). تمام سلاح شدن . (المصادر زوزنی ). || بسیار شدن قوم در جا