عجانسلغتنامه دهخداعجانس . [ ع َ ن ِ ] (ع اِ) گوه گردان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جعلان . مقلوب جعانس . (اقرب الموارد).
اجنیصلغتنامه دهخدااجنیص . [ اِ ] (ع ص ) برجامانده از کاهلی . || گنگلاج که امید خیر و شر از وی نباشد. || ترسنده ٔ بازایستنده از کارها. (منتهی الارب ).