تحلیل استنادیcitation analysisواژههای مصوب فرهنگستانروشی مبتنی بر محاسبۀ تعداد اسناد منتشرشدهای که به یک سند مشخص ارجاع داده میشوند
تحلیل هماستنادیco-citation analysisواژههای مصوب فرهنگستانتحلیلی مبتنی بر دادهها و یافتههای نگاشت هماستنادی که در آن فراوانی استناددهی همزمان به دو سند مبنای بررسی قرار میگیرد
نگاشت هماستنادیco-citation mapواژههای مصوب فرهنگستاننگاشتی برپایۀ فراوانی استناددهی همزمان یک مستند خاص به دو مستند دیگر که میزان ارتباط مفهومی آن دو مستند را به یکدیگر نشان میدهد
ازوحلغتنامه دهخداازوح . [ اَ ] (ع ص ) سرکش . || تخلف کننده از مکارم . (منتهی الارب ). واپس ایستنده از چیزی .
مصطحملغتنامه دهخدامصطحم . [ م ُ طَ ح ِ ] (ع ص ) راست ایستنده . (از اقرب الموارد) (آنندراج ). و رجوع به مصطخم شود.
متراصفلغتنامه دهخدامتراصف . [ م ُ ت َ ص ِ ] (ع ص ) با یکدیگر نزدیک ایستنده در صف . (آنندراج ). چسبیده ٔ با یکدیگر در صف . (ناظم الاطباء). و رجوع به تراصف شود.
مصطخملغتنامه دهخدامصطخم . [ م ُ طَ خ ِ ] (ع ص ) راست برپای ایستنده . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). آنکه راست بر پای می ایستد. (ناظم الاطباء). مصطحم .
بازایستندهلغتنامه دهخدابازایستنده . [ ت َ دَ /دِ ] (نف مرکب ) ترک کننده ٔ کاری . ترک گوینده ٔ امری .