ایمنیلغتنامه دهخداایمنی . [ م ِ ] (حامص ) مصونیت . ایمن بودن .(فرهنگ فارسی معین ). امن و امان و سلامت و حفاظت و حمایت و کامرانی و سعادت . (ناظم الاطباء) : کسی کو خرد جوید و ایمنی نیازد سوی کیش اهریمنی . فردوسی .شما را خوشی جستم و ای
ایمنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی امنیت، امن، تأمین، تأمین جانی، سلامت، عافیت، مصونیت، معافیت، امان، اطمینان، اعتماد صیانت ذات امنیت، آرامش، آسودگی، امن، صلح ایمنسازی، مصونسازی، ضمانت طلبایمنی، تحصن تأمین اجتماعی
آمین زیستزادbiogenic amineواژههای مصوب فرهنگستانآمینی که از واکنش برخی زیمایهها/ آنزیمهای میکربی با آمینواسیدها تولید میشود
قند آمینیamino sugarواژههای مصوب فرهنگستانقندی که در موقعیت کربن شمارۀ دو آن، یک گروه آمینی جایگزین گروه هیدروکسیل شده باشد
آمینیلغتنامه دهخداآمینی . (اِخ ) نام محلی کنار راه خاش به جالق میان گدار برنجانه و بالاقلعه در 239800 گزی خاش .
امنیلغتنامه دهخداامنی . [ اَ ] (اِخ ) ملاغنی . از شاعران است . در 1004 هَ .ق . زنده بوده . رجوع به فرهنگ سخنوران شود.
ایمنیژنشناسیimmunogeneticsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از زیستشناسی که تلفیقی از ایمنیشناسی و ژنشناسی/ ژنتیک است متـ . ژنتیکایمنیشناسی
ایمنیگانimmunomeواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ پپتیدها و پروتئینهای یک یاخته یا بافت یا اندام یا موجود زنده که در سامانۀ ایمنی نقش دارند
ایمنی اجتماعcommunity safetyواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ سازوکارهایی که اجتماع برای ایجاد و ارتقای ایمنی اعضای خود در برابر مسائل اجتماعی ایجاد میکند
ایمنی از همبستگیcorrelation immunityواژههای مصوب فرهنگستاندر توابع بولی، ویژگی یک تابع بولی nمتغیرۀ f، هرگاه اطلاعات متقابل بین خروجی و همۀ زیربُردارهای kتایی از متغیرهای ورودی صفر باشد
ایمنی تابشیradiation safetyواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن با اِعمال روشها و مقررات ویژه و به کار بردن مواد خاص از آسیب تابشهای یوننده جلوگیری میشود
تایمنیلغتنامه دهخداتایمنی . [ ] (اِخ ) طایفه ای از اویماقیه ٔ هرات . (مجمل التواریخ گلستانه چ مدرس رضوی ص 390).
تایمنیلغتنامه دهخداتایمنی . [ ] (اِخ ) عتابخان . از امراء لشکر شاه سلیمان صفوی در تسخیر قلعه ٔ هرات . رجوع به مجمل التواریخ گلستانه چ مدرس رضوی ص 48 شود.
دستورنامة ایمنیsafety manualواژههای مصوب فرهنگستانکتابچهای که در آن نحوة استفاده از ابزارهای ایمنی داخل شناور و روش کار با آنها بهطور کامل، همراه با تصویر، توضیح داده شده است و کلیة افراد باید از مفاد آن آگاه باشند
بازرس بهداشت و ایمنیhotel inspector 2واژههای مصوب فرهنگستانفردی از یک نهاد رسمی که از مهمانخانهها بازدید میکند تا میزان رعایت مقررات مربوط به سلامتی و بهداشت و آتشنشانی را در آنها بررسی کند متـ . بازرس مهمانخانه، بازرس هتل