بادبازلغتنامه دهخدابادباز. (اِ) بادکش . بادزن . || (ص ) آسان . || مقبل . بختیار. (ناظم الاطباء). رجوع به بادبار شود.
بودباشلغتنامه دهخدابودباش . (اِ مرکب ) محل سکونت . منزل . (فرهنگ فارسی معین ). منزل و مسکن . (ناظم الاطباء). || سکونت . (آنندراج ). || خدمت . || خوراک . (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء).
بادبارلغتنامه دهخدابادبار. (اِ) بادباز. بمعنی بادکش . (آنندراج ). رجوع به بادباز شود. بادزن . مروحه . (ناظم الاطباء). در فرهنگ شعوری نیز بمعنی بادبزن وبادبیزن و بادزن که بعربی مروحه گویند، آمده است .