باریشوعلغتنامه دهخداباریشوع . (اِخ ) (پسر یشوع ) و او پیغمبر کاذبی بود (کتاب اعمال رسولان 13:6) که به علیمیای جادوگر معروف بود (کتاب اعمال رسولان 13:8) و با سر
بارشولغتنامه دهخدابارشو. [ ش َ ] (اِخ ) نام شهری بود مابین جنوب و مغرب هند که طوایف ایرانی درآن بسر میبردند. رجوع به تحقیق ماللهند ص 155 شود.
بیورسپلغتنامه دهخدابیورسپ . [ وَ رَ / ب َ وَ رَ ] (اِخ ) بیوراسپ . ضحاک . رجوع به بیوراسب شود : همی بیورسپش همی خواندندچنین نام بر پهلوی راندند.فردوسی .
بیوراسپلغتنامه دهخدابیوراسپ . [ وَ اَ ] (اِخ ) بیوراسب . رجوع به بیوراسب و مجمل التواریخ والقصص شود.
بارشیلغتنامه دهخدابارشی . [ رِ ] (ص نسبی ) منسوب به بارش : هوای بارشی . ابر بارشی . رجوع به بارش شود.
باریسهلغتنامه دهخداباریسه . [ س َ / س ِ ] (اِ) مخفف بادریسه باشد : و فلک را برای گردش و نیز باریسه ٔ دوک را برای گردش فلکه خواندند. (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 3 صص 9-<span
الیماسلغتنامه دهخداالیماس . [ اَ ] (اِخ ) باریشوع ، یا علیمیای جادوگر، پیغمبر کاذبی بود. (قاموس کتاب مقدس ذیل الیماس و باریشوع ).