بازاریاب تلفنیtelemarketerواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که ازطریق تلفن و اینترنت بازاریابی میکند متـ . دوربازاریاب
بازاریابواژهنامه آزاد"فروشنده" "ویزیتور" "نماینده فروش یک شرکت تولیدی یا بازرگانی" "شخصی که دارای شغل و حرفه ی فروشِ یک یا مجموعه ای از کالا" "پیگیر کننده متداوم برای فروش کالا یا کالاها (سبدکالایی)"
بازاریابی تلفنیtelemarketing 1, telesellingواژههای مصوب فرهنگستانبازاریابی کالا و خدمات عموماً ازطریق تلفن و اینترنت متـ . دوربازاریابی
بازاریابواژهنامه آزاد"فروشنده" "ویزیتور" "نماینده فروش یک شرکت تولیدی یا بازرگانی" "شخصی که دارای شغل و حرفه ی فروشِ یک یا مجموعه ای از کالا" "پیگیر کننده متداوم برای فروش کالا یا کالاها (سبدکالایی)"
بازاریابواژهنامه آزاد"فروشنده" "ویزیتور" "نماینده فروش یک شرکت تولیدی یا بازرگانی" "شخصی که دارای شغل و حرفه ی فروشِ یک یا مجموعه ای از کالا" "پیگیر کننده متداوم برای فروش کالا یا کالاها (سبدکالایی)"