بازانسلغتنامه دهخدابازانس . [ ن ِ ] (اِخ ) نام پزشک و اسقف مسیحیان ایران است که در انجمن روحانیون که از طرف کواذ برای مباحثه با مدافعین کیش مزدکی فراهم شد، دعوت شده بود. رجوع به ایران در زمان ساسانیان چ 2 ص 384 شود.
بیزانسلغتنامه دهخدابیزانس . (اِخ ) امپراتوری روم شرقی (از باب اطلاق جزء بکل که شهر بیزانس پایتخت آن بود). امپراتوری که از 330 تا 395 م . در قسمت شرقی قلمرو روم بوجود آمد و تا 1461 م . پایدار ما
بیزانسلغتنامه دهخدابیزانس . (اِخ ) بیزنطه . بوزنطه . نام قدیم قسطنطنیه . استانبول . بازنطیا. (مفاتیح خوارزمی ).