بازتابهreflector 2واژههای مصوب فرهنگستانکاسهای مقعر و آینهای که نور لامپ چراغهای راهنمایی را به شکل مطلوب منعکس کند
بازتابۀ چندوجهیcorner reflectorواژههای مصوب فرهنگستانشیئی که به نسبت اندازۀ فیزیکیِ خود، بازتاب راداریِ بیشازحد انتظار دارد
حملة بازتابیreflection attack, mirror attackواژههای مصوب فرهنگستاننوعی حملة تکرار که در آن مهاجم با قطع ارتباط، پیام ارسالی یکی از دو طرف ارتباط را به خود او بازمیگرداند
برداشت بازتابیreflection survey,reflection shootingواژههای مصوب فرهنگستانبهکارگیری روش لرزهنگاری بازتابی (seismic-reflection method) برای تهیۀ نقشۀ ساختار زمینشناختی و عارضههای چینهشناختی
پروتئینبازتابیprotein refolding, heat-shock protein activityواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که هر یاخته برای احیای مجدد فعالیت زیستی یک پروتئین واتابیده یا کژتابیده باید طی کند
رابطۀ بازتابیreflexive relationواژههای مصوب فرهنگستانرابطهای دوتایی در یک مجموعه بهطوریکه هر عنصر مجموعه، آن رابطه را با خودش داشته باشد
بازتابۀ چندوجهیcorner reflectorواژههای مصوب فرهنگستانشیئی که به نسبت اندازۀ فیزیکیِ خود، بازتاب راداریِ بیشازحد انتظار دارد