بازوی برفپاککنwiper armواژههای مصوب فرهنگستانبازوی فلزی که تیغۀ لاستیکی برفپاککن بر روی آن نصب میشود
بازگوییلغتنامه دهخدابازگویی . (حامص مرکب ) سخن گفته بازگفتن . (آنندراج ). تکرار سخن کردن : سخن ار بدوست باشد، ببرم برون ز دنیادل پر هزار حسرت به امید بازگویی .نظیری نیشابوری (از آنندراج ).
بازوییلغتنامه دهخدابازویی . (اِ) در تداول بنایان و سفال گران قسمی تنبوشه که قسمتی از آن افقی و قسمتی عمودی است . (یادداشت مؤلف ).
بازگوییparaphraseواژههای مصوب فرهنگستان1. فرایند بیان یک جمله یا متن در قالب الفاظ یا ساختی دیگر بدون تغییر معنی2. محصول فرایند بیان یک جمله یا متن در قالب الفاظ یا ساختی دیگر بدون تغییر معنی