بازیابی اطلاعاتinformation retrieval, IR 1واژههای مصوب فرهنگستانفرایند دستیابی به اطلاعات از یک مجموعه
کارشناس اطلاعاتinformation officerواژههای مصوب فرهنگستانعضوی از کارکنان یک سازمان که مسئول فراهمآوری و تنظیم و تفسیر و بازیابی اطلاعات در تمام اشکال است
مرکز اطلاعاتinformation centreواژههای مصوب فرهنگستانمرکزی که کار اصلی آن ذخیره و پردازش و بازیابی اطلاعات برای اشاعۀ مستمر یا براساس درخواست و اعلام نیاز کاربران است
سامانۀ اطلاعات زمینland information systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای اطلاعاتی برای ذخیرهسازی و بهکارگیری و بازیابی اطلاعات مربوط به نقشهبرداری ثبتی و کاربری زمین اختـ . ساز 2 LIS
فرمتفرهنگ فارسی معین(فُ مَ) [ فر. ] (اِمص .) 1 - تقسیم دیسک به بخش های نشان دار برای ذخیرة داده ها و بازیابی اطلاعات . 2 - نحوة آرایش داده ها برای ذخیره یا نمایش .
برش بازیابیsalvage cutting/salvage cut, salvage felling, salvage loggingواژههای مصوب فرهنگستانبرداشت درختان مرده یا درحالمرگ، پیش از آنکه ارزش تجاری چوب آنها از دست برود
سرنخ بازیابیretrieval cueواژههای مصوب فرهنگستانمحرک یا عاملی کمکی که حافظه را در یادآوری یاری میکند
مدت بازیابیrecovery timeواژههای مصوب فرهنگستانمدتزمان لازم بین دو نوبت عصارهگیری اسپرسو برای آنکه دمای لازم دوباره ایجاد شود
نارسایی بازیابیretrieval failureواژههای مصوب فرهنگستانناتوانی در به یاد آوردن اطلاعات موجود در حافظه