لغتنامه دهخدا
بازرگان . [ زَ ] (اِ مرکب ) سوداگر. تاجر. (دهار) (منتهی الارب ). مخفف بازارگان است و مرکب باشد از لفظ بازار که معروف است و از لفظ گان که برای لیاقت آید. پس معنی بازارگان کسی که لایق بازار باشد و آن سوداگر است و کسانی که به ضم زا خوانند خطاست . در بهار عجم نوشته که بازرگان جمع