باغویهلغتنامه دهخداباغویه . [ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عمدادی بخش لنگه شهرستان لار که در 148 هزارگزی شمال باختر لنگه در دامنه ٔ شمالی ارتفاعات چیرو در دامنه واقع است . ناحیه ای است گرمسیر و دارای 77 تن سکنه ، آب آنجا از ق
باغوئیهلغتنامه دهخداباغوئیه . [ ی ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حشون بخش بافت شهرستان سیرجان که در 30 هزارگزی شمال باختری بافت و 3 هزارگزی شمال راه فرعی بافت به سیرجان واقع است و 15 تن سکنه دار
باغوئیهلغتنامه دهخداباغوئیه . [ ی ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرویزن بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 24 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه بر سر راه مالرو جیرفت بساردوئیه واقع است و5 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span
باغوئیهلغتنامه دهخداباغوئیه . [ ی ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هنزاء بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 25 هزارگزی شمال باختری ساردوئیه و 4هزارگزی شمال راه مالرو بافت بساردوئیه واقع است و ده تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایر
باغوئیهلغتنامه دهخداباغوئیه . [ ی ی َ ](اِخ ) دهی است از دهستان سرویزن بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 11 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و یکهزارگزی خاور راه فرعی ساردوئیه به راین واقع است و 30 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ای
باغوچهلغتنامه دهخداباغوچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ) حشره ای است که به ترکی کله بک گویند. (از فرهنگ شعوری ج 1). کاغنه . عروسک . مگسک . ذُروح . (یادداشت مؤلف ). و جمع آن ذراریح . (از زمخشری ).رجوع به مترادفات کلمه و نیز رجوع به باغوج