مخضة اللبندیکشنری عربی به فارسیبوسيله اسباب گردنده (مثل چرخ) جلو رفتن , بافعاليت فکري چيزي بوجود اوردن , کره سازي , داءما وشديدا چيزي را تکان دادن وبهم زدن