بالاگبریلغتنامه دهخدابالاگبری . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه که در 10 هزارگزی جنوب باختری گوش بران واقع است . ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای 140 تن سکنه ، آب آنجا از زه آب رودخانه ٔ
ایستگاه بالابَریlifting station,lift stationواژههای مصوب فرهنگستانتأسیساتی که با استفاده از تلمبه، آب یا فاضلاب را به ارتفاع بالاتر انتقال میدهد
بالابرلغتنامه دهخدابالابر. [ ب َ ] (نف مرکب ) به بالا برنده . حمل کننده بسوی بالا. صعوددهنده . صاعدکننده . || (اِ مرکب ) بالاتنه . (ناظم الاطباء).
اَبر کوهساریorographic cloudواژههای مصوب فرهنگستانهر اَبری در کوهستان که از بالابری کوهساری (orographic lifting) هوای مرطوب حاصل میشود
فرمول نقطۀ شبنمdewpoint formulaواژههای مصوب فرهنگستانفرمول محاسبۀ ارتفاع تقریبی تراز میعان بالابَری (lifting level condensation)