هواپیمای بالزیرمیانlowmid wing, lowmid wing monoplane, lowmid wing airplane, lowmid wing aircraftواژههای مصوب فرهنگستانهواپیمایی که بال آن در محدودۀ یکسوم زیرین تنه نصب شده است متـ . بالزیرمیان
زرمانلغتنامه دهخدازرمان . [ زَ ] (اِخ ) از قرای سمرقند است که تا سمرقند هفت فرسخ فاصله دارد. (از معجم البلدان ). نام قریه ای به سمرقند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
زرمانلغتنامه دهخدازرمان . [ زَ ] (اِخ ) نام ابراهیم علیه السلام . (برهان ) (آنندراج ). یکی از نامهای حضرت ابراهیم خلیل . (ناظم الاطباء). رجوع به زروان شود.
جرمانلغتنامه دهخداجرمان . [ ] (اِخ ) نام یکی از پانزده پاره دیه که با ساختن خانه ها بهم پیوست و شهر اصفهان شد و محلتها را بدان نام دیه ها بازخوانند. (از مجمل التواریخ و القصص ص 524).
جرمانلغتنامه دهخداجرمان . [ ج َ ] (اِخ ) تلفظ ترکی آلمان و ژرمن . رجوع به آلمان و ژرمن و قاموس الاعلام ترکی شود.
هواپیمای بالزیرمیانlowmid wing, lowmid wing monoplane, lowmid wing airplane, lowmid wing aircraftواژههای مصوب فرهنگستانهواپیمایی که بال آن در محدودۀ یکسوم زیرین تنه نصب شده است متـ . بالزیرمیان