لغتنامه دهخدا
بادکوبه . [ ب َ ] (اِخ ) باکوبه . باکو نام بندری است در ساحل دریای شور از شهر شماخی سه مرحله دور آنرا باکو... نیز گویند و پیوسته باددر و دیوار آن بلد را میکوبد لهذا خانه های بندر و شهر همه از سنگ و سطح خانه ها قیراندود است . گویند: ازبناهای پادشاه دادگر انوشیروان عادل بوده ،