بحدلةلغتنامه دهخدابحدلة. [ ب َ دَ ل َ ] (ع مص ) تیز و شانه جنبان رفتن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || سبک دویدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
بهدلةلغتنامه دهخدابهدلة. [ ب َ دَ ل َ ] (ع مص ) کلان پستان گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سبکی و شتابی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سبکی و شتابی کردن در رفتار. (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد).
بهدلیلغتنامه دهخدابهدلی . [ ب َ دَ لی ی ] (اِخ ) عمروبن عامر مکنی به ابوالخطاب و او راویه ٔ فرد و فصیح بود و اصمعی از او لغت و شعر فراگرفت و گفته ٔ او را حجت قرار داد. (ابن الندیم ). رجوع به ابوالخطاب شود.
بهدلیلغتنامه دهخدابهدلی . [ ب َ دَ لی ی ] (ص نسبی ) منسوب به بهدلة که نام قبیله ای است . (الانساب سمعانی ).