بدائیةلغتنامه دهخدابدائیة. [ ب َ ئی ی َ ] (اِخ ) گروهی که بداء را درباره ٔ خداوند متعال جایزمی دانند. (از تعریفات جرجانی ). از غلاة شیعه که بداءرا درباره ٔ حق تعالی جایز دانسته اند. اینان گویند مانعی ندارد که خداوند فعلی را اراده کند سپس چیزی او را آشکار شود که پیش از اراده ٔ آن فعل بر او پوشید
بدايةدیکشنری عربی به فارسیاغاز , ابتدا , شروع , تاخت و تاز , حمله , هجوم , اصابت , وهله , اغازيدن , دايرکردن , عازم شدن
بداییلغتنامه دهخدابدایی . [ ب َ ] (ص نسبی ) منسوب به بدایة و آنان گروهی از غلاة روافض اند که بداء رادر مورد خدای متعال جایز می دانند. (از کتاب الانساب سمعانی ورق 68 الف ). و رجوع به بداء و بدائیة شود.
شیعةلغتنامه دهخداشیعة. [ ع َ ] (اِخ ) گروهی از هواداران حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب و حضرت فاطمه و اولاد ایشان سلام اﷲ علیهم اجمعین . ج ، اَشْیاع ، شیَع. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).گروهی از مسلمانان که معتقدند به خلافت بلافصل حضرت علی بن ابیطالب علیه السلا