بدونمجوزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات جاز، عدوانی، تأیید نشده، غیر قانونی، غصبی، غصب شده، دزدی، مفروض، اشغالی، اشغالشده، بهزورتصرفشده، تصرفشده، متصرفه، متصرفی
مجوزلغتنامه دهخدامجوز. [ م ُ ج َوْ وَ ] (ع ص ) تجویز کرده شده و روا داشته شده . (غیاث ) (آنندراج ). روا و جایز. || حلال و روا شده . (ناظم الاطباء).