آنتی تزفرهنگ فارسی معین(تِ) [ فر. ] ( اِ.) دومین طرف از مجموعة تز، آنتی تز و سنتز، وجود یا قضیه ای که در برابر تز قرار می گیرد یا آن را نقض می کند، برابرنهاد.
رهیاب 1GPS navigation deviceواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی برای تعیین موقعیت مکانی یا یافتن مکانی ازطریق علائم دریافتی از سامانۀ موقعیتیاب جهانی * عموم صورت اختصاریافتۀ این اصطلاح یعنی GPS را به کار میبرند و معادل فرهنگستان برابرنهاد اصطلاح عمومی است
کبیدنواژهنامه آزاد دهخدا:از جای گشتن و از جای کشیدن و گردانیدن باشد.مکیبید و از راستی مگذرید:فردوسی (از آنندراج ). دکتر محمود حسابی در کتاب وندها و گهواژه های فارسی کبیدن را برابرنهاد shift پیشنهاد می کند. بدین سان redshift را می توان با "سرخ-کبش" یا "سرخ-کبیدگی" و redshifted را با "سرخ-کبیده" برابر نهاد.