براجیللغتنامه دهخدابراجیل . [ ب َ ] (اِ) کرفس بستانی . (آنندراج ). کرفس . (فهرست مخزن الادویه ) (اختیارات بدیعی ). || گیاهی مأکول و دوائی که جعفری نیز گویند. (ناظم الاطباء).
برزللغتنامه دهخدابرزل . [ ب ُ زُ ] (ع ص ، اِ) مرد سطبر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بزرگ . ج ، برازل . (مهذب الاسماء).
برزیللغتنامه دهخدابرزیل . [ ب ْرْ / رِ ] (اِخ ) از بزرگترین و پرجمعیت ترین کشورهای آمریکایی جنوبی است . وسعت آن بالغ بر 8483169 کیلومتر مربع و جمعیت آن در حدود 63101627 تن است و پایتختش ریودوژ
برزل آبادلغتنامه دهخدابرزل آباد. [ ب ُ زُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مایوان بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . سکنه ٔ آن 631 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).