بربارانلغتنامه دهخدابرباران . [ ب َ ] (اِ مرکب ) مزرعی که بهنگام باران کاشته شود. (آنندراج ). کشتزاری که در هنگام باران کشته شود. (ناظم الاطباء).
برابرانلغتنامه دهخدابرابران . [ ] (اِ) بفارسی سطاریون است . (فهرست مخزن الادویه ). گیاهی است دوایی که آنرا بیونانی سطاریون خوانند بر گزیدگی عقرب ضماد کنند نافع باشد. (برهان ) (آنندراج ). و رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن و تذکره ٔ ضریر انطاکی شود.
غذاخوری بگیروبِرانdrive-through restaurantواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بنگاه پذیرایی که در آن سفارش سرنشینان خودروها ازطریق باجه در اختیار آنها قرار میگیرد تا در جای دیگر صرف کنند متـ . رستوران بگیروبِران