بردلیلغتنامه دهخدابردلی . [ رَ ] (اِخ ) جیمز. (1693-1762 م .) منجم انگلیسی . وی کج نمایی نور و رقص محور زمین را کشف کرد. در 1742 م . مدیر رسدخانه ٔ سلطنتی بود. (دایرة المعارف فارسی ).
بردلیلغتنامه دهخدابردلی . [ رَ ] (اِخ ) فرانسیس هربرت . (1846-1924 م .) فیلسوف انگلیسی . از اصحاب مذهب اصالت تصور مطلق بود و با حکمای معاصر معارضه داشت و می گفت واقعیت حقیقتی کامل و لایتغیر است . اثر عمده اش نمود و بود (<span
بردلولغتنامه دهخدابردلو. [ رَ ل َ ] (اِخ ) چارلز. (1833-1891 م .) مصلح اجتماعی انگلیسی . وی در تحصیل حق رأی برای زنان و تشکیل اتحادیه های بازرگانی و کنترل آبستنی کوششهای بسیار کرد. (دایرة المعارف فارسی ).
برداللغتنامه دهخدابردال . [ ب َ ] (اِ) پرگال . (آنندراج ) (برهان ). پرگار. (آنندراج ) (شرفنامه ٔ منیری ) (ناظم الاطباء).
بردلیزلغتنامه دهخدابردلیز. [ ] (اِخ ) گریوه ایست و محل شهر سابق فیروزآباد در خلخال فعلی بدانجا بوده است . (نزهةالقلوب چ اروپا مقاله ٔ سوم ص 81).
کفالغتنامه دهخداکفا. [ ک َ ] (اِ) رنج و سختی و محنت و تنگی . (برهان ). سختی و رنج . (لغت فرس چ اقبال ص 13 و 14). محنت و رنج . (انجمن آرا) (آنندراج ). سختی و محنت و مشقت و تنگی . (ناظم الاطباء) : م
بردلیزلغتنامه دهخدابردلیز. [ ] (اِخ ) گریوه ایست و محل شهر سابق فیروزآباد در خلخال فعلی بدانجا بوده است . (نزهةالقلوب چ اروپا مقاله ٔ سوم ص 81).