برشزنی چگالی تصویرimage density slicingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند تبدیل مایۀ خاکستری در یک تصویر به تعدادی بازۀ چگالی یا برش که هریک به یک ناحیه از دامنۀ خاص عددی تعلق دارد
عملیات بُرشزنیslice operationواژههای مصوب فرهنگستانتخصیص مقادیر جدید از طریق تقسیم دامنة مقادیر نقشه به فواصل معین
برشزنی شبهژرفاییpseudo-depth slicingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پالایش طیفی که بر شبکة شدت مغناطیسی کل مشاهدهشده یا شبکة میدان مغناطیسی برگرداندهبهقطب (reduced-to-pole) اعمال میشود
برش بهگزینselective cutting, selective felling, selective loggingواژههای مصوب فرهنگستانبرش درختان باارزش جنگل صرفاً با مقاصد بهرهجویی اقتصادی و بدون رعایت اصول جنگلداری و تولید پایدار
بارش یخزنfreezing precipitationواژههای مصوب فرهنگستانهر شکلی از بارش که بهمحض برخورد با زمین یا اشیای در معرض بارش یخ میزند