برحسب، بروفق، مطابق، حسب
برطبق . [ ب َ طِ ] (حرف اضافه ٔ مرکب ) موافق . بروفق . (آنندراج ) . برابر.
لکل
استمرار
با , توسط , بوسيله , در هر , براي هر , از ميان , از وسط , برطبق
در هر، برای هر، توسط، بوسیله، برطبق، با، از میان، از وسط
براساس، برطبق، مطابق، موافق
برپایه، برحسب، برطبق، بهموجب
عرضۀ غذا و نوشیدنی برطبق قرارداد